علم قرآن، ِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ (و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است-انعام59)، تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ (روشنگر هر چيزى است-نحل 89) ، سر بسته است قرآن، اکثر مطالب قرآن.
چون خدا علوم لا یتناهی، به یک معنا را در سی جزء قرآن گنجانیده است به قدرت کامله خودش، و این اکثرش رمز است.
آن رطب و یابسی که در قرآن است کو؟! بفرمایید! کدام یک از شما میداند؟! تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ کو؟! بفرمایید کجاست؟! آنها اکثرش رمز است، از قبیل علامت و اشاره است.
قرآن عبارات دارد، اشارات دارد، حقایق دارد، خیلی چیزها! تأویل دارد، تنزیل دارد، تخوم دارد، محکم دارد، متشابه دارد، مطلق دارد، مقید دارد، عام دارد، خاص دارد.
این اسرار قرآن پیش اهلش هست دیگر، َ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ (آن كس كه نزد او علم كتاب است - رعد 43) ، کسی که خُوطِبَ بالقرآن، مَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ إِلَّا مَنْ خُوطِبَ بِه، امام میفرماید دیگر، کسی که مخاطب به قرآن است او میداند اسرار قرآن را، تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ، وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ را، این میداند.
علمش هم علم شهودی است، دانستن او غیر از صورت حاصلهی من الشیئ عند العقل است، صورت حاصله و تصور و تصدیق نیست.
[علم] او شهود است و حضور است، او حامل نور علم است، به وسیلهی نور علم همه چیز را میبیند، یری و یقول.
و لذا آن شب عرض کردیم که فرق بین انبیاء و اوصیاء و دیگران این است که آنها میبینند و حرف میزنند.
وقتی که گفت است حرام است، او ملکوت این را مشاهده میکند، از طرف خدا مأمور شد که تبلیغ کند حرام است، او باطنش را میداند که زهر است منجرّ به هلاکت میشود، در روح انسان چه اثری میگذارد معصیت، روح را هلاک میکند.
این که میگویند حرام است، خدا که با بندگانش عناد ندارد که از چیزهای خوب اینها را جلوگیری کند، اینها برای امتحان است، اسبابی است که خدا قرار داده و بعد هم فرموده نخور! نکن!
و خود خدا میداند، پیامبرش هم میداند که باطن این چیست، که اگر یک قطره وارد روح شد، روح را منقلب میکند، از جنبه علّیینی مبدّلش به سجّینی میکند روح را، اماتهی نفس میکند، هلاکش میکند و از لیاقت به مقام قرب الهی، که در آخرت بهشت است، جنت است، از آن لیاقت میاندازد، ظلمانی است دیگر
از سخنان مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی
منبع: دانش حوزه